ترجمه مقاله

متأتب

لغت‌نامه دهخدا

متأتب . [ م ُ ت َ ءَت ْ ت ِ ] (ع ص ) زنی که اتب پوشد. (آنندراج ). زنی که اتب پوشیده باشد. || آن که زره پوشیده باشد. (ناظم الاطباء). || آن که چله ٔ کمان بر سینه گذارد. || آن که کمان نهدبر پشت خود. (آنندراج ). کسی که کمان را بر پشت خود نهد. (ناظم الاطباء). || سلاح پوشیده برای جنگ . || سخت بیرحم . || مصلوب و به دار کشیده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تأتب شود.
ترجمه مقاله