ترجمه مقاله

متبرم شدن

لغت‌نامه دهخدا

متبرم شدن . [ م ُ ت َ ب َرْ رِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) آزرده شدن . به ستوه آمدن . ملول و دلگیر شدن :
و گاه گاه از انواع تحکم آن حضرت متبرم شدی . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 47). و از قبول ادای مالی که ...قرار نهاده متبرم شده . (جهانگشای جوینی ). و رجوع به تبرم شود.
ترجمه مقاله