ترجمه مقاله

متبع

لغت‌نامه دهخدا

متبع. [ م ُت ْ ت َ ب ِ ] (ع ص ) طلب کننده ٔ چیزی به رفتن در پی آن . (آنندراج ). کوشنده در طلب کردن و اصرار و ابرام کننده . (از فرهنگ جانسون ). || در پی رونده . پیرو. ج ، مُتَّبِعین . (فرهنگ فارسی معین ). پیرو. (از فرهنگ جانسون ). و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
ترجمه مقاله