ترجمه مقاله

متبغض

لغت‌نامه دهخدا

متبغض . [ م ُ ت َ ب َغ ْ غ ِ ] (ع ص ) دشمنی نماینده . (آنندراج ). دشمن و بدخواه و مخالف . (ناظم الاطباء). و رجوع به تبغض شود.
ترجمه مقاله