ترجمه مقاله

متجنب

لغت‌نامه دهخدا

متجنب . [ م ُ ت َ ج َن ْ ن ِ ] (ع ص ) دور شونده . (آنندراج ). آن که پرهیز می کند و حذر می نماید. (ناظم الاطباء). کسی که برمی گرددو دست می کشد از کسی و یا چیزی . (ناظم الاطباء). دوری کننده و احتراز کننده . (از فرهنگ جانسون ). || جنب شده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تجنب شود.
ترجمه مقاله