ترجمه مقاله

متداخله

لغت‌نامه دهخدا

متداخله . [ م ُ ت َ خ ِ ل َ/ ل ِ ] (ع ص ) مؤنث متداخل و رجوع به متداخل شود.
- حمای متداخله ؛ آن است که تب اول ، آخر نشده باشد که دیگری پیدا شود. (بحرالجواهر، یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله