ترجمه مقاله

متربع

لغت‌نامه دهخدا

متربع. [ م ُ ت َ رَب ْ ب َ ](ع اِ) فرودآمدن گاه در بهاران . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || جائی که ستور در بهار چرا می کند. (ناظم الاطباء). و رجوع به تربع شود.
ترجمه مقاله