ترجمه مقاله

متسع

لغت‌نامه دهخدا

متسع. [ م ُت ْ ت َ س َ ] (ع ص ، اِ) جای فراخ و گشاد و جزء فراختر و گشادتر. (ناظم الاطباء) || (در اصطلاح هندسه ) در نزد مهندسین عبارت است از سطحی که محاط به نه ضلع متساوی باشد و اگر این اضلاع باهم برابر و مساوی نباشند آن سطح را نه ضلعی گویند. (از کشاف اصطلاحات الفنون ج 1 ص 168). || در علم جفر و نزد اهل تکسیر وفقی را گویند که بر هشتاد و یک خانه مشتمل باشد و آن را مربع نه در نه خوانند. (از کشاف اصطلاحات الفنون ج 1 ص 168). || در اصطلاحات شعری ، مسمطی را گویند که هر بندش دارای نه مصراع باشد. و رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون و مسمط شود.
ترجمه مقاله