ترجمه مقاله

متسفط

لغت‌نامه دهخدا

متسفط. [ م ُ ت َ س َف ْ ف ِ ] (ع ص ) بر خویشتن چیننده ٔ آب و مانند آن . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). بخود کشنده ٔ آب و مانند آن . تر شده با آب و جز آن . (ناظم الاطباء). اندک اندک گیرنده و بر خویشتن چیننده ٔ آب و جز آن . (از منتهی الارب ). و رجوع به تسفط شود.
ترجمه مقاله