ترجمه مقاله

متشمس

لغت‌نامه دهخدا

متشمس . [ م ُ ت َ ش َم ْ م ِ ] (ع ص ) سخت توانا. (منتهی الارب ). سخت توانا و قادر. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نیک بخیل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || در آفتاب ایستاده شونده . (منتهی الارب ). در آفتاب ایستنده . (آنندراج ). در آفتاب مانده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به متصمر و تشمس شود.
ترجمه مقاله