ترجمه مقاله

متشهل

لغت‌نامه دهخدا

متشهل . [ م ُ ت َ ش َهَْ هَِ ] (ع ص ) آب روی رفته . تشهل ماءِ الوجه ؛ رفتن آب روی است . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تشهل شود. || پژمرده سیما. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
ترجمه مقاله