ترجمه مقاله

متطرف

لغت‌نامه دهخدا

متطرف . [ م ُ ت َ طَرْ رِ ] (ع ص ) ناقه که در اطراف چراگاه بچرد. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). شتری که در اطراف چراگاه بچرد و با دیگر شتران نیامیزد. (ناظم الاطباء). || کسی که از علمی مقداری آموخته باشد، بدون اینکه در آن متخصص و متبحر و متعمق باشد. (قزوینی ، یادداشتها، از فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به تطرف شود.
ترجمه مقاله