ترجمه مقاله

متطرق

لغت‌نامه دهخدا

متطرق . [ م ُ ت َ طَرْ رِ ] (ع ص ) ضرب خورده . || متفرق . || راه گیرنده باشد. (آنندراج ). راه یابنده و راه پیداکننده . (غیاث ). || آن که مقابلی می کند و دچار می شود و روبرو می گردد و تعرض می نماید. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). و رجوع به تطرق شود. || پیشوا وپیشرو و رهنما. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
ترجمه مقاله