ترجمه مقاله

متطلس

لغت‌نامه دهخدا

متطلس . [ م ُ ت َطَل ْ ل ِ ] (ع ص ) نبشته که محو و پاک شود. (آنندراج )(از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). تراشیده و حک شده و محو شده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تطلس شود.
ترجمه مقاله