ترجمه مقاله

متظاهر

لغت‌نامه دهخدا

متظاهر. [ م ُ ت َ هَِ] (ع ص ) یارمند شونده با هم . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط). پشت به پشت پیوسته و یکدیگر را معاونت و یاری کرده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پشت کننده به یکدیگر (ضد معنی اول ). (از تاج العروس ) (از محیطالمحیط) (از اقرب الموارد). || به پشت درآورنده . (از منتهی الارب ). و رجوع به تظاهر شود. || در تداول ، خودنما. تظاهرکننده . ظاهرساز. فریبا.
ترجمه مقاله