ترجمه مقاله

متعرف

لغت‌نامه دهخدا

متعرف . [ م ُ ت َ ع َرْ رِ ] (ع ص ) آن که می خواهد و می جوید چیزهایی پنهانی را و آن که تجسس از معرفت می کند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). کسی که اعتراف می کند. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). و رجوع به تعرف شود. || (اصطلاح تصوف ) سالک که به اول وهله از شناخت خدا غافل بود و به زودی حاضر گردد و فاعل مطلق را در صور وسایط و روابط بازشناسد. رجوع به مصباح الهدایه ص 8 و نفحات الانس جامی ص 6 و فرهنگ فارسی معین شود.
ترجمه مقاله