متفرق گردانیدنلغتنامه دهخدامتفرق گردانیدن . [ م ُ ت َ ف َرْ رِ گ َ دَ ] (مص مرکب ) متفرق گرداندن . پراکنده کردن : ... او را چون هباء در مهب صبا آواره و متفرق گردانید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).