ترجمه مقاله

متمشع

لغت‌نامه دهخدا

متمشع. [ م ُ ت َ م َش ْ ش ِ ] (ع ص ) پاک کننده خود را از پلیدی . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) . پاک کننده خود را از نجاست و پلیدی . (ناظم الاطباء). || کسی که میخورد هر آنچه در کاسه بود. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). و رجوع به تمشع شود.
ترجمه مقاله