ترجمه مقاله

متنافس

لغت‌نامه دهخدا

متنافس . [م ُ ت َ ف ِ ] (ع ص ) رغبت کننده به چیزی به طریق مبارات . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آرزومند و راغب و مشتاق ، بخصوص هنگام رقابت و همچشمی . (ناظم الاطباء) : ختامه مسک و فی ذلک فلیتنافس المتنافسون . (قرآن 26/83). و رجوع به تنافس شود.
ترجمه مقاله