ترجمه مقاله

متنقد

لغت‌نامه دهخدا

متنقد. [ م ُ ت َ ن َق ْ ق ِ ] (ع ص ) سره کننده درم و جز آنرا. (آنندراج )(از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ادا کننده ٔ وجه نقد و زر حاضر. (ناظم الاطباء). رجوع به تنقد شود.
ترجمه مقاله