ترجمه مقاله

متنمص

لغت‌نامه دهخدا

متنمص . [ م ُ ت َ ن َم ْ م ِ ] (ع ص ) آن که خود را به موی چیدن دهد. (آنندراج ) (از منتهی الارب ). آن که زلف میگذارد و موی آن را می چینند و صورت رابدان آرایش میکنند. رجوع به تنمص شود. || آن که رخسار وی صیقلی و صاف باشد. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله