ترجمه مقاله

متودس

لغت‌نامه دهخدا

متودس . [ م ُ ت َ وَدْ دِ ] (ع ص ) کسی که ستور را در گیاه وداس بچراند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). و رجوع به تودس شود. || پوشیده از سبزه . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
ترجمه مقاله