ترجمه مقاله

متوکف

لغت‌نامه دهخدا

متوکف . [ م ُ ت َ وَک ْ ک ِ ] (ع ص ) چشم دارنده بر خیر و نیکویی . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). کسی که بر خیر و نیکویی یا بر خبری چشم دارد و نگران آن است . (ناظم الاطباء). || کسی که تعهدکاری میکند و مینگرد آن را. || کسی که پیش می آید و متعرض میشود تا هنگام ملاقات . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به توکف شود.
ترجمه مقاله