ترجمه مقاله

متکهل

لغت‌نامه دهخدا

متکهل . [ م ُ ت َ ک َهَْ هَِ ] (ع ص ) به مرد کهل مانسته . (منتهی الارب ). کهل شده . به سن کهل رسیده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : فلیکن ذلک المشایخ و المتکهلین دون الشبان . (ابن البیطار یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || خود را به کهلان منسوب کرده . رجوع به تکهل شود.
ترجمه مقاله