ترجمه مقاله

متیقظ

لغت‌نامه دهخدا

متیقظ. [ م ُ ت َ ی َق ْ ق ِ ] (ع ص ) بیدار و هوشیار و بیدار شونده از خواب . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). بیدار و هوشیار و آگاه و خبردار. زیرک و خردمند و چالاک . (ناظم الاطباء) : ... و خردمند دوربین را مدهوش حیران و احمق غافل را زیرک متیقظ...(کلیله و دمنه چ مینوی ص 105). ... و آن را که برماگماری متبصری بیدار و متیقظی هشیار و حافظی بطبع صلاح جوی باشد. (مرزبان نامه ص 176). رجوع به تیقظ شود.
ترجمه مقاله