مجاعة
لغتنامه دهخدا
مجاعة. [ م ُ / م َج ْ جا ع َ ](ع ص ) آن که دوست دارد بی باکی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || مرد بسیار خرمای خشک با شیره خورنده . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || مرد شیر بر سر خرما نوشنده . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).