ترجمه مقاله

مجالده

لغت‌نامه دهخدا

مجالده . [ م ُ ل َ دَ / م ُ ل ِ دِ ] (ع مص ) مضاربه . ضِراب . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مجالدة. مجالدت : با پنج شش کس معدود که اسبان ایشان در زین بود بر نشست و مطارده و مجالده ٔ بسیار نمود. (جهانگشای جوینی ). و رجوع به مجالدة و مجالدت شود.
ترجمه مقاله