ترجمه مقاله

مجاهرة

لغت‌نامه دهخدا

مجاهرة. [ م ُ هََ رَ ] (ع مص ) مجاهرت . رویاروی جنگ کردن . (المصادر زوزنی ). با کسی رویاروی جنگ کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || رویاروی دشنام دادن . (المصادر زوزنی ). دشنام دادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || به آواز بلند خواندن . (المصادر زوزنی ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). با آواز خواندن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || آشکارا کردن . (ترجمان القرآن ص 86) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || دشمنی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آشکارا کردن دشمنی را با کسی . جِهار. || چیره شدن برقوم در کار. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله