ترجمه مقاله

مجحف

لغت‌نامه دهخدا

مجحف . [ م ُ ح ِ ] (ع ص ) نزدیک شونده به کسی . (از منتهی الارب ). نزدیک شونده . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || کسی و یا چیزی که می برد و یا می رساند. (ناظم الاطباء). برنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). || مضرت رساننده . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از منتهی الارب ). اجحاف کننده : هر سالی رفاق و قوافل حاج را به انواع مطالبات مجحف و معاملات مختلف می رنجانید تا بدنامی او در اقطار جهان منتشر شد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ شعار ص 242).
ترجمه مقاله