ترجمه مقاله

مجدد

لغت‌نامه دهخدا

مجدد. [ م ُ ج َدْدَ ] (ع ص ) کساء مجدد؛ چادری که خطوط مختلفه دارد. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) گلیمی که خطوط مختلفه دارد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ناقة مجددالاخلاف ؛ ناقه ای که پستانش از پستان بند ریش گردیده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || از سر نو پیدا کرده شده . (آنندراج ) (غیاث ). تجدید شده و ازسر نو پیدا شده . (ناظم الاطباء). نو شده . نو کرده شده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || در اصطلاح شعرا، قصیده ای را گویند که ذکر تشبیبی در آن نشده باشد. (کشاف اصطلاحات الفنون ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله