ترجمه مقاله

مجلوبات

لغت‌نامه دهخدا

مجلوبات . [ م َ ] (ع اِ) مکتسبات . (آنندراج ). ج ِمجلوبة. امتعه ٔ گرانبها و خاص هر دیار که بعنوان خراج یا تحفه به جایی فرستاده می شد : و روی به خدمت سلطان نهاد با حملهای گران از مجلوبات آن دیار از زر ساو و سیم ناب و ... (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ شعار ص 250). ابوجعفر ذی القرنین را بدین سفارت تعیین فرمود و بر دست او حملی از تحف خراسان و مجلوبات ترکستان به فخرالدوله فرستاد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
ترجمه مقاله