ترجمه مقاله

مجمع

لغت‌نامه دهخدا

مجمع. [ م ُ م َ ] (ع ص ) فراهم آورده شده و جمعکرده شده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || با هم رانده شده . (ناظم الاطباء). || عزم کرده شده بر کاری . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || آماده کرده شده . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله