ترجمه مقاله

مجنب

لغت‌نامه دهخدا

مجنب . [ م ِ ن َ ] (اِخ ) کرانه ٔ زمین عجم که به زمین عرب پیوندد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). آخرین جزئی که محدود می کند عربستان را و نیز سرحد عربستان با ممالک دیگر. (ناظم الاطباء). دورترین بلاد عجم به زمین عرب و نزدیکترین زمین عرب به زمین عجم . (از اقرب الموارد). نامی است برای بلادی که بین سواد عراق و سرزمین یمن واقع است . (ازمعجم البلدان ). به اراضی بین سواد عراق و یمن یعنی به نجد و دهنا اطلاق می شود. (از قاموس الاعلام ترکی ).
ترجمه مقاله