ترجمه مقاله

مجوز

لغت‌نامه دهخدا

مجوز. [ م ُ ج َوْ وِ ] (ع ص ) روادارنده ٔ کاری . (غیاث ). روادارنده و رواگرداننده ٔ کاری . (آنندراج ). کسی که تجویز می کند روایی و ناروایی چیزی را و رخصت می دهد کردن و یا نکردن کاری را. (ناظم الاطباء). روایی دهنده . روایی بخش . روا دارنده . روا کننده . تجویز کننده ، مجوز قانونی داشتن یا نداشتن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله