ترجمه مقاله

محاکاة

لغت‌نامه دهخدا

محاکاة. [ م ُ ] (ع مص ) حکاء. محاکا. محاکات . حکایت کردن قول و فعل کسی را بدون زیادت و نقصان .(منتهی الارب ). چیزی را حکایت کردن . (تاج المصادر بیهقی ). حکایت کردن . (ناظم الاطباء). || مشابه شدن . مشابه بودن . (منتهی الارب ). || سخن گفتن . || محکم بستن گره را. (ناظم الاطباء). || (اِمص ) گفتگو. || شباهت .
ترجمه مقاله