ترجمه مقاله

محتاط

لغت‌نامه دهخدا

محتاط. [ م ُ ] (ع ص ) محاصره کرده . (آنندراج ). محصور و حصار کرده شده و احاطه شده . (ناظم الاطباء). || حازم و هوشیار درکار. (از منتهی الارب ). باحزم و هوشیار در کار و بااحتیاط. (ناظم الاطباء). احتیاطکار. استوارگیر. ملاحظه کار. پخته . (یادداشت مرحوم دهخدا). دشوارکار. (زمخشری ). پروادارنده . آنکه در امور با احتیاط رفتار کند.
ترجمه مقاله