ترجمه مقاله

محترفه

لغت‌نامه دهخدا

محترفه . [ م ُ ت َ رِ ف َ ] (ع ص ، اِ) پیشه وران . (یادداشت مرحوم دهخدا). پیشه وران و صنعت گران و این در اصل صیغه ٔ اسم فاعل واحد مؤنث است از باب افتعال که صفت واقع شده موصوف او مثل لفظ فرقه و جماعه همیشه محذوف می باشد از این جهت اطلاق در معنی جمع می نمایند چنانکه معتزله . (غیاث ) (آنندراج ) : بر اهل بازار و محترفه محتسبی امین گماشت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 439). از اصناف معتمدان محترفه و بازرگانان به تواتر استماع افتاده است . (ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 56). اگر مردم مجلس محترفه و اهل بازار باشند حسینی و عجم و بوسلیک و.... خوانند. (بهجت الروح 59).
ترجمه مقاله