ترجمه مقاله

محترف

لغت‌نامه دهخدا

محترف . [ م ُ ت َ رِ] (ع ص ) نعت فاعلی از احتراف . هم پیشه و صاحب پیشه . (آنندراج ). پیشه ور. (دهار). صاحب حرفه . (از اقرب الموارد). پیشه ور و صنعتگر. (ناظم الاطباء) :
طبع تیز دوربین محترف
چون خر پیرش ببین آخر خرف .

مولوی (مثنوی ص 241).


ترجمه مقاله