ترجمه مقاله

محتم

لغت‌نامه دهخدا

محتم . [ م ُ ت َم م ] (ع ص ) نعت مفعولی از احتمام . اندوهگین شونده به شب و به خواب نرونده از اندوه . (از منتهی الارب ). متفکر و مضطرب و اندوهگین و ناتوان از بیخوابی . (ناظم الاطباء). و رجوع به محتمم شود.
ترجمه مقاله