ترجمه مقاله

محدث

لغت‌نامه دهخدا

محدث . [ م ُ دِ ] (ع ص ) نوکننده . (منتهی الارب ). نوآورنده . نو پیداکننده .(آنندراج ). || احداث کننده ٔ عیب و چیز منکر و مبتدع . || هر چیز تازه واقع شده . (ناظم الاطباء). || پناه دهنده ٔ گناهکاران از خصم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || بدکار و زناکار. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || حدث کننده و شکننده ٔ وضو. || صیقل کننده و جلادهنده . (ناظم الاطباء). || ناقة مُحدِث شتر ماده که تازه بار داده باشد. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله