محراق
لغتنامه دهخدا
محراق . [ م ِ ] (ع اِ) هر چیز که سبب شود سوزانیدن و افروختن آتش را مانند برق و صاعقه . (ناظم الاطباء) :
این هجو را جواب کن ار مرد شاعری
ای تو و شعرت ازدر محراق و محرقه .
این هجو را جواب کن ار مرد شاعری
ای تو و شعرت ازدر محراق و محرقه .
سوزنی .