ترجمه مقاله

محرد

لغت‌نامه دهخدا

محرد. [ م ُ ح َرْ رِ ] (ع ص ) گوشه نشین . کناره گزین . (از اقرب الموارد). || کج کننده ٔچیزی و خماننده ٔ آن به هیئت طاق . || دسته ٔ نی بر دیوار حظیره بندنده برای زینت . || پناه گیرنده به وردوک خمیده ٔ کژ. (از منتهی الارب ).
ترجمه مقاله