ترجمه مقاله

محروث

لغت‌نامه دهخدا

محروث . [ م َ ] (ع اِ) محروت . بیخ گیاه انجدان . (ناظم الاطباء). بیخ درخت انجدان که حلتیث صمغ آن است . (برهان ). عروق انجدان . اصل انجدان . (اختیارات بدیعی ). انقوزه . عودالرقة.ریشه ٔ انجدان سرخسی است . || درخت انجدان .(برهان ). و رجوع به تذکره ٔ ضریر انطاکی ص 299 شود.
ترجمه مقاله