ترجمه مقاله

محروق

لغت‌نامه دهخدا

محروق . [ م َ ] (اِخ ) نام کوهی در راه مکه . گویند چون شیطان در آن کوه میرسد چهل روز در حبس می ماند :
کوه محروق آنکه همچون زر بشفشاهنگ در
دیو را زو در شکنجه حبس خذلان دیده اند.

خاقانی (دیوان ص 98).


ترجمه مقاله