ترجمه مقاله

محسن

لغت‌نامه دهخدا

محسن . [ م ُ س ِ ] (اِخ ) قزوینی . در مجمعالفصحاء، محسن فراهی آمده است و او را از مداحان و شعرای آل ناصر خوانده است . (ج 1 ص 511). عوفی درباره ٔ او می نویسد: از محسنان عالم نظم و ناظمان مسلک فضل بود. و این رباعی را در وصف شراب گفته است :
آتش دیدی که باشدش آب نقاب
ایمن شده آب از آتش و آتش از آب .
بنگر تو بدین شراب و این جام شراب
تا آب فسرده بینی و آتش ناب .

(لباب الالباب عوفی ج 2 ص 67).


ترجمه مقاله