محقنلغتنامه دهخدامحقن . [ م ِ ق َ ] (ع اِ) مشک که در آن شیر دوشیده بر شیر (لبن ) خفته ریزند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || لوله ای که بر سر خریطه ٔ چرم بسته بدان حقنه کنند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).