ترجمه مقاله

محمد

لغت‌نامه دهخدا

محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن محمدبن حسن ظهیری کاتب سمرقندی بهاءالدین ملقب به ظهیری دبیرطمغاج خان از ملوک خانیه . او راست : انشاء کتاب سندبادنامه که به نام قلج طمغاج خان بن قلج قراخان کرده است و آن به اهتمام احمد آتش در 1328 هَ . ق . در اسلامبول به طبع رسیده است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله