محو گرداندنلغتنامه دهخدامحو گرداندن . [ م َح ْوْ گ َ دَ ] (مص مرکب ) محو گردانیدن . محو کردن : ومجموع بدعتهای سیئه و سنن جائره باطل و محو گردانید. (تاریخ قم ص 5). || نیست و نابود کردن .