مخالة
لغتنامه دهخدا
مخالة. [ م ُ خال ْ ل َ ] (ع مص ) (از «خ ل ل ») با کسی دوستی گرفتن . (زوزنی ). با کسی دوستی کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار).دوستی کردن با هم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). اظهار دوستی . ج ، مُخالاّ ت . (ناظم الاطباء).