ترجمه مقاله

مخبل

لغت‌نامه دهخدا

مخبل . [ م ُ خ َب ْ ب ِ ] (ع اِ) نام روزگار است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). روزگار. (ناظم الاطباء). || (ص ) تباه خردکننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). فاسدکننده ٔ خرد و عقل . (ناظم الاطباء). || تباه کننده و فاسدکننده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || ناقص اعضاکننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). قطعکننده ٔ یکی از اعضا. (ناظم الاطباء). || (اِ) طالع و بخت . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
ترجمه مقاله